کتابهای داستان و قصه جذاب، بازیهای هیجانانگیز و کارهای دستی و سرگرمکننده، میتوانند بهترین جایگزینها برای بازیهای کامپیوتری و ... باشند.
خانواده ها باید رسانه ها را مدیریت کنند. مدیریت رسانه در خانواده نیازمند یادگیری و اجرای 10 اصل مهم و کاربردی می باشد. این اصول در ادامه ی مطالب تقدیم شما می شود.
اغلب جرائم در فضای مجازی ناشی از ناآگاهی استفادهکنندگان نسبت به فضای سایبری است، مردم نسبت به این رسانه قدرتمند ناآگاه هستند و از سواد رسانهای کافی برخوردار نیستند، این در حالی است که همانطور که رانندگی نیاز به گواهینامه دارد استفاده از فضای مجازی نیاز به سواد رسانهای دارد، در این میان 10 اصل درهمتنیده در حوزه مدیریت رسانه در خانواده بیان میشود که همه اینها ریشه در مسائل دینی دارد.
1. اصل اول از این ده اصل وابسته و پیچیده به هم را «مسئولیتپذیری» دانست و گفت: باید خودمان در خانواده، مسئولیت این مسئله را بپذیریم. یعنی این طور نباشد که بچهها پای تلویزیون و شبکه پویا با خیال اینکه شبکه مطمئنی است رها کنیم و دیگر به اینکه آنها چه چیزی میبینند فکر نکنیم. این همان مسئولیتی است که والدین باید نسبت به آن وظیفهشناس باشند و خودشان را در قبال فرزندشان مسئول بدانند. مثلا ما در جواب سوال بچه که میپرسد بچهها چطور به دنیا میآیند چه میگوییم؟ ما باید جوابی به او بدهیم که خیلی با تصورات ذهنی او تناقض نداشته باشد، چون ممکن است بعدها کارتونهایی ببیند که در آن لکلکها بچه را برای پدر و مادر میآورند و چیزهایی در ذهن کودک شما شکل میگیرد که از واقعیت خیلی دور است. پس ممکن است که بچهها با سانسور مسائل جنسی روبرو بشوند، ولی سانسور مسائل فلسفی وجود ندارد؛ در این میان این ما هستیم که باید مسئولیتمان را به خوبی بپذیریم.
2.اصل دوم «حاکمیت قانون» است. قانون در هر جامعهای که نباشد، انواع ناهنجاریها رخ میدهد. خانواده اولین و مهمترین جامعهای است که همه ما در آن حضور داریم و باید قوانینی در آن وجود داشته باشد، لذا استفاده از رسانه در خانه هم باید قوانینی داشته باشد که بتواند استفاده بچهها از رسانه را به سمت درستی هدایت و آن را تا حدودی محدود کند.
3. اصل سوم مدیریت رسانه در خانواده را «کنترل و نظارت نامحسوس بچهها در این فضا» است.با این کار، آسیبهای فضای مجازی از بین نمیرود، اما کم میشود. امروز موتور جستجوگر گوگل وجود دارد که اگر کلمه چگونه را در آن سرچ کنیم، چندین و چند سوال با ربط و بیربط با کلید واژه چگونه برای ما میآورد که اگر فرزند شما قصد سرچ جملهای بسیار مناسب را هم داشته باشد، با جملاتی نامناسب روبرو خواهد شد که میتواند پیش زمینه ذهنی او را شکل دهد و تا مدتها با او همراه باشد.
4. «ممنوعیت بازیهای غیر مجاز برای کودکان»، یکی دیگر از اصول مدیریت استفاده از رسانه است که باید در خانواده به آن توجه داشته باشیم. اگر ما در خانواده به این فرهنگ توجه نکنیم، ممنوعیتهای دولتی خیلی راهگشا نخواهند بود.«ممنوعیت استفاده از وسیلههای ارتباطی در کنار سفره» هم میتواند راهکار دیگری برای مستحکمتر کردن این مدیریت باشد. یعنی حواسمان باشد که نگذاریم به جای ما، تلویزیون یا موبایل، زندگیمان را مدیریت کند و از کانون خانواده دور بمانیم. ضمن اینکه برای مدیریت زمان و مکان استفاده از وسایل دیجیتالی، ابزار و وسایل مختلفی طراحی شده است که از آنها هم میشود برای این مدیریت استفاده کرد. امروز دیگر بچه آنقدر قبحشکنی دیده و با آسیبهای اجتماعی آشنا است که دیگر کار سخت شده است. همه این بلوغهای زودرسی که میبینیم در نتیجه همین مسائلی است که در اینترنت، بازیها، فیلمها و... جلوی آن را نگرفتهایم و بچه هرچیزی را که نباید، دیده است. همه اینها در اثر نبود نظارت پدر و مادر بر عملکرد بچههای خانواده است. یکی از راهکارها این است که کامپیوتر در محل رفت و آمد خانواده باشد؛ آنوقت بچه هر فیلمی را نمیبیند و هر بازیای را بازی نمیکند و ناخودآگاه درصد خطا و وقوع جرم را پایین آوردهایم.
5. اصل پنجم، «تشویق استفاده صحیح از رسانه» است که خودش یکی از راهکارهای اساسی مدیریت رسانه در خانه و خانواده است. در حقیقت میتوانیم بچهها را به جای بازی کردن با تلفن همراه و تبلت، به ساختن انیمیشن با نرمافزارهای بسیار ساده تشویق کنیم؛ یعنی بگویم پسرم، دخترم، یک انیمیشن برای من میسازی؟ ساختن این انیمیشن و تولید محتوا، از بازی کردن بهتر نیست؟ در واقع میشود این استفاده از رسانه را در کودکان هدایت کرد و ذهن آنها را خلاق بار آورد.
6.صل ششم را «مطالبهگری هدفمند» بیان کرد و گفت: دولت نمیتواند جلوی تک تک بازیهای غیر مجاز را بگیرد، اما خود ما باید بتوانیم هرجا که خلافی دیدیم اطلاع بدهیم. در واقع هر اتفاقی که در فضای مجازی افتاد را به پلیس فنا انتشار بدهیم و خودمان به دنبال حقوق خودمان باشیم. در واقع این وظیفه شما است که کمک کنید و گزارش بدهید.
7. هفتمین اصل به «الگو سازی» برمیگردد، اظهار کرد: الگوسازی یعنی خیلی از چیزهایی را که ما لازم نیست، رعایت کنیم را هم رعایت کنیم. بچهها آن چیزی نمیشوند که شما میخواهید، آنچیزی خواهند شد که شما هستید. پس حواستان به عملکرد خودتان باشد. نمیشود شما به طور مدام سرتان داخل تلفن همراهتان باشد ولی از بچهها بخواهید اینطور نباشند.
8.اصل هشتم، «همراهی» است. همراهی کودکان در فضای مجازی یک شرط دارد، اینکه از لحاظ فکری، همقد بچهها بشویم و حرفهایشان را بشنویم و آنها را درک کنیم. آنوقت به جای پناه بردن به فضای مجازی، حرفها و احساساتش را برای شما میآورد.
9. مسئله «تدریج و پیوستگی» به عنوان اصل نهم اشاره کرد و گفت: مداومت اصول، نتیجه بسیار خوبی در پی خواهد داشت. نباید اینطور باشد که به طور کوتاه مدت اما بسیار سنگین و فشرده، قوانین و اصولی را پیاده کنیم و آن را رها کنیم؛ در حقیقت، رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود.
10. آخرین اصل هم «جایگزینسازی» است که میتواند در این مدیریت بسیار راهگشا باشد. این گونه که پیشنهاد خیلی خوبی به بچهها بدهیم تا ناخودآگاه، رسانه و فضای مجازی را کنار بگذارد و به پینشهادهای ما روی بیاورد.